دولتهای رفاهی---------------------------------
بحران اقتصادی سالهای دهه بیست و سی که در ۱۹۲۹تا ۱۹۳۲ به اوج خود رسید ومنجر به بیکاری و ورشکستگی شرکتها و گرسنگی طبقات پایین اجتماع شد تجدید نظر در سیاستهای مبتنی بر اقتصاد لیبرال را اجتناب ناپذیر ساخته بود .در همین راستا اتخاذ برخی سیاستهای سوسیالیستی از سوی اقتصاددانان به منظور کاهش فقر توصیه گردید .
در امریکا دولت روزولت اقدامات گسترده ای به منظور کاهش بیکاری وافزایش اشتغال انجام داد . حمایت از قیمت محصولات کشاورزی و وضع قوانینی که حداقل دستمزدها را تضمین میکرد به همراه مقرری بیکاری و دادن وام به صنایع صادراتی از جمله اقدامات او بود .
جنگ جهانی دوم هم اقتصاد امریکا را به اشتغال کامل نزدیک کرد . اروپای خسته و ویران نیاز به سلاح فراوان و کالاهای مصرفی داشت واین موضوع بهترین فرصت برای رشد تولید در ایالات متحد بود . پس از جنگ ، انگلستان ویران ، تبدیل به قدرتی درجه دو و امریکا تبدیل به ابرقدرتی بزرگ شد .
در انگلستان نیز در سال ۱۹۴۵ حزب کارگر به قدرت رسید و ملی کردن صنایع و ایجاد اشتغال و خدمات اجتماعی را سرلوحه کار خود قرار داد .
اقتصاددان معروف ، جان مینارد کینز ، مبانی نظری چنین اقداماتی را در کتاب نظریه عمومی اشتغال ، بهره و پول (۱۹۳۶)عرضه داشت .بر اساس نظر کینز ، سرمایه داری لیبرال ذاتا بی ثبات است زیرا فاقد مکانیسمی است که تضمین کند همه تولیدات در سطح اشتغال کامل به مصرف برسند .
این سیاستها منجر به پیدایش دولتهای رفاهی در غرب گردید که منجر به بزرگ شدن دولت و افزایش کارکردهای آن شد و به افزایش رفاه عمومی و رشد طبقه متوسط کمک کرد .
این وضع تا اواسط دهه هفتاد میلادی ادامه داشت . در دهه هفتاد میلادی برخی معضلات اجتماعی به همراه کاهش بهره وری باعث تجدید نظر در این سیاستها گردید .
Https://telegram.me/andishehroshanma